Skip to content
 

جشن‌های کهن آغاز تابستانی

این گفتار نگارنده در کتاب «اسپیت‌نامه»، ۱۳۸۸، صفحه ۴۹ تا ۵۳، نیز منتشر شده است.

در آغاز تابستان، خورشید از بالاترین جایگاه طلوع خود در افق شمال شرقی برمی‌دمد و در بالاترین جایگاه غروبگاهی خود در افق شمال غربی فرو می‌رود. حرکت روزانه خورشید در آسمان نیز در این هنگام به بالاترین خط سیر خود باز می‌رسد که بیش از دیگر روزهای سال به قطب آسمانی نزدیک شده و در نتیجه بلندترین روز سال و کوتاه‌ترین شب سال را پدید می‌آورد. در این روز و در لحظه ظهر خورشیدی، زاویه میان خورشید و افق جنوبی بیشتر از هر روز دیگر است و آفتاب در این روز به کمال و اوج سالیانه خود دست می‌یابد.

این هنگام برای مردمان باستان که دلبستگی فراوانی به پدیده‌های کیهانی داشته و چنین پدیده‌هایی را در زندگی روزمره، آیین‌ها و باورداشت‌های خود دخالت می‌داده‌اند؛ اهمیت بسیاری داشته است و آیین‌ها و جشن‌های پرشماری را در این هنگام برپا می‌داشته‌اند. هر چند که امروزه بسیاری از این سنت‌های کهن به فراموشی سپرده شده است؛ اما برخی از آنها علاوه بر ثبت در تاریخ‌نامه‌ها و دیگر منابع مکتوب، تا به امروز نیز در میان مردمان بازمانده‌اند که به برخی از آنها اشاره می‌شود.

نام ماه خرداد (در اوستایی «هَئوروَتات») به معنای رسایی و کمال و پُـرّگی به احتمال از همین پدیده برگرفته شده است، چرا که خورشید در پایان این ماه به کمال و اوج خود می‌رسد و مسیرش طولانی‌تر و پایگاهش فرازمندتر می‌شود. دیگر اینکه، آغاز تابستان در گاهشماری گاهنباری (کهن‌ترین گاهشماری شناخته‌شده ایرانی)، آغاز سال نو نیز بوده است که این شیوه آغاز سال هنوز تا اندازه‌ای در گاهشماری طبری/ تبری بازمانده است. در گاهشماری گاهنباری، طول سال به چهار فصل و چهار نیم‌فصل بخش می شده است که همچنان در تقویم زراعی روستاییان و کشاورزان ایرانی برقرار و متداول است.

برخی از بازماندهای آیین‌های آغاز تابستان که ظاهراً بسیار فراوان بوده‌اند، عبارت است از جشن‌های «آب پاشونک» یا «اول تووستونی (تابستانی)» که در فراهان، اراک، محلات و بسیاری از نواحی دیگر ایران همراه با گردهمایی و مراسم آب‌پاشی در صحرا برگزار می‌شود. دوم، جشن ناشناخته و فراموش‌شده‌ای به نام «جشن نیلوفر» در ششم تیرماه که ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه از آن یاد کرده و ممکن است با شکوفا شدن گل‌های نیلوفر در آغاز تابستان در پیوند باشد. سوم، جشن «عیدماه» در میان مردمان سوادکوه و برخی از دیگر نواحی کوهستانی طبرستان و مازندران در بیست و نهم خردادماه که با آتش‌افروزی بر بلندی‌ها و سرود و شادی برگزار می‌شود. چهارم، آیین «گوجه عروس» یا «گل عروس» در خراسان و غرب افغانستان و اهدای میوه‌های نورسیده، آرد و نبات به نوعروسان.

اما از سوی دیگر لازمه تشخیص هنگام فرا رسیدن آغاز تابستان و انقلاب تابستانی در دوران باستان، شاخصی برای اندازه‌گیری آن است. این شاخص‌ها، همانا بناهای خورشیدی/ تقویم‌هایی آفتابی است که این نگارنده در مطالب متعددی به آنها اشاره کرده و نمونه‌هایی از آنها چارتاقی‌های نیاسر و بتخانه هستند.

web analytics